در این مقاله میخواهیم به طور ویژه به تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت بپردازیم و به برخی از سوالات احتمالی شما عزیزان پاسخ دهیم. در ابتدا اگر میخواهید با هوش مصنوعی بیشتر آشنا شوید حتما مقاله هوش مصنوعی چیست را مطالعه کنید.
هوش مصنوعی (AI) در سالهای اخیر به طوفانی در اینترنت تبدیل شده است. مجموعهای از پیشرفتهای فناورانه، از جمله ارتقاء در قدرت محاسباتی، سختافزار و مدلسازی ریاضی، همراه با در دسترس بودن مجموعه دادههای گسترده و باکیفیت، به هوش مصنوعی اجازه داده است تا جهشهای عظیمی به جلو بردارد. در نتیجه، موضوعات هوش مصنوعی، نقش آن در آینده ما و همه مزایا و معایب بالقوه آن، به سرخط خبرها و مباحثات بی شماری در سراسر اینترنت و عرصه وسیعتری از رسانهها راه یافته است.
در این مقاله قصد نداریم در پیچیدگیهای هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری عمیق شویم. چیزی که میخواهیم به آن اشاره کنیم تأثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت و به طور کلی عکاسی است، این تاثیر ممکن است در آینده نزدیک و حتی آیندهای دور اتفاق بیفتد. با توجه به اینکه این فناوری به سرعت در حال پیشرفت و تغییر است، پاسخیهایی که برای سوالات شما داریم ممکن است به زودی منسوخ شوند. هدف ما این است که این اولین اشاره درباره تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت باشد، زیرا در مورد این فناوری بیشتر میآموزیم و نحوه تأثیر آن بر عکاسی را در طول زمان مشاهده میکنیم. بر خلاف نظر یک متخصص در مورد هوش مصنوعی، این مقاله را مبنا و شروعی برای یک بحث بزرگتر و مداوم در نظر بگیرید.
هوش مصنوعی (Ai) چیست؟
هوش مصنوعی (AI) به طور کلی، به فناوری و سیستمهای رایانهای گفته میشود که توانایی انجام کارهایی را دارند که معمولاً با هوش انسانی مرتبط هستند. نمونههایی از این موارد شامل تصمیمگیری، تشخیص الگو و یادگیری از موقعیتها و تجربیات مختلف است. ما هم اکنون در زندگی روزمره خود با هوش مصنوعی احاطه شدهایم. سیری و الکسا نمونههایی از هوش مصنوعی هستند. از هوش مصنوعی در بانکداری برای تشخیص تقلب و در مراقبتهای بهداشتی برای شناسایی شواهد احتمالی بیماری استفاده میشود.
پیشرفتهای هوش مصنوعی که در چند سال اخیر بسیار برجسته شدهاند، شامل یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی مولد هستند که هر دو زیرمجموعهای از هوش مصنوعی به شمار میروند. یادگیری ماشینی شامل تجزیه و تحلیل دادهها برای شناسایی الگوها و پیشبینی است. هوش مصنوعی مولد دادههای موجود را تجزیه و تحلیل میکند و از آنها برای ایجاد محتوای جدید میآموزد. هوش مصنوعی مولد به طور خاص موردی است که در حال حاضر بیشترین توجه را به خود جلب کرده و باعث وحشت مردم میشود. یا آنها را هیجانزده میکند. یا هر دو.
هوش مصنوعی مولد و عکاسی منظره
در زمینه عکاسی منظره، فناوری که بیشترین بحث را ایجاد کرده است، هوش مصنوعی مولد است که تصاویر جدیدی ایجاد میکند. این تصاویر توسط برنامههایی ساخته میشوند که با دادههای مرتبط (متادیتا) مانند کلیدواژهها و تگها آموزش داده میشوند که به هوش مصنوعی کمک میکند تا درک کند این دادهها چگونه به جنبههای خاصی از یک تصویر بصری ترجمه میشوند. نگرانی در بین عکاسان منظره و عکاسان به طور کلی این است که این تصاویر در نهایت جایگزین تصاویر گرفته شده توسط انسان با دوربین شوند و در نتیجه هنر ما را بیارزش کنند و در بدترین حالت، آن را کاملاً منسوخ سازند.
برنامههای محبوب متنوعی وجود دارند که توانایی تولید تصاویر از متن را دارند و به طور مرتب در حال افزایش هستند. برنامههایی که بیشتر به آنها اشاره میشود Midjourney، DALL-E 3، Stable Diffusion هستند، اما اینها به هیچ وجه تنها گزینهها نیستند. نرمافزار ادوبی فتوشاپ اکنون ابزاری به نام “جایگذاری مولد یا همان هوش مصنوعی Adobe FireFly” را نیز شامل میشود که میتواند برای جایگزینی بخشهایی از یک تصویر یا گسترش آن با تصاویر جدید استفاده شود. در هر یک از این برنامهها، کاربر با استفاده از کلیدواژهها، سبکهای بصری و سایر ویژگیها، تصویری یا بخشی از تصویری را که میخواهد تولید شود، توصیف میکند و برنامه هوش مصنوعی تصاویری را برای مطابقت با آن توصیف ایجاد میکند. گاهی اوقات نتایج واقعاً چشمگیر هستند. گاهی اوقات آنها کاملاً اشتباه هستند. گاهی اوقات آنها تصاویری نفرتانگیز هستند. با این حال، نگرانیهای مربوط به این فناوری به دو مورد خلاصه میشود:
1. آیا تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی میتوانند جایگزین عکاسی طبیعت و منظره شوند؟
2. اگر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی بتوانند با تصاویر گرفته شده توسط عکاسان رقابت کنند، مردم چگونه تفاوت آنها را تشخیص دهند؟
در ادامه به طور مفصل به بحث درباره این موضوعات و تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت میپردازیم.
آیا تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی میتوانند عکاسی منظره را جایگزین کنند؟
این رایجترین نگرانیای است که درباره تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت میشنویم. عکسهای ما، که به نظر میرسد قبلاً با سهولت دسترسی به پیشرفتهای تکنولوژیکی در دوربینها باعث اشباع بیش از حد در این صنعت شدهاند، ممکن است در آستانه منسوخ شدن کامل قرار گیرند. فرضیه این است که تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی به طور مداوم آنقدر خوب میشوند که دیگر نیازی به پیادهروی 24 کیلومتری برای ثبت عکس از طلوع خورشید در یک مکان زیبا نباشد، زیرا تایپ کردن یک عبارت در یک تولیدکننده تصویر هوش مصنوعی از صرف وقت و تلاش برای ثبت عکس واقعی آسانتر و ارزانتر است. تا حدی فکر میکنم این نگرانی درست است، اما نه تا جایی که توانایی عکاسان برای کسب درآمد به طور کامل از بین برود.
برای ارزیابی تأثیرات بالقوه تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی، باید بررسی کنیم که چرا عکاسان منظره کاری را که انجام میدهند، انجام میدهند. برای بسیاری از ما، لذت از فرآیند کار حاصل میشود. برخی از ما در حین عکاسی منظره تجربیات واقعاً ناخوشایندی داشتهایم، اما این سختیها گاهی منجر به برخی از به یاد ماندنیترین عکسهایمان شده است. رضایتی که از دانستن میزان سختی که مجبور بودیم برای یک تصویر خاص صرف کنیم، به طور قابل توجهی عشقمان به محصول نهایی را افزایش میدهد. علاوه بر این، در حالی که تجربیات خارج از استودیو گاهی اوقات میتواند چالشبرانگیز باشد، اما مزایایی که از فرآیند عکاسی منظره به دست میآوریم همان چیزی است که ما را با آن درگیر کرده است. این چالشها برای رشد مهم هستند و شکستها باعث میشوند موفقیتها معنادارتر شوند. عکاسی ما را به کاوش در مناطق محلی و منطقهای و همچنین سفر به مکانهایی سوق داده است که شاید بدون آن به بازدید از آنها فکر نمیکردیم. این موضوع ما را به مشاهده چیزهای اطراف به روشهای مختلف سوق داده است. فرآیند عکاسی منظره، برای برخی از ما، مراقبهای، آرامشبخش و انرژیبخش است. در حالی که این ممکن است برای همه عکاسان صادق نباشد، در این مرحله میدانیم که در به دست آوردن آن تجربه تنها نیستیم. و این تجربه با تایپ کردن یک عبارت در رایانه و دیدن چیزی که روی صفحه ظاهر میشود، جایگزین نخواهد شد.
با این حال در تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت، یک مزیت به هوش مصنوعی میدهیم. تایپ کردن یک عبارت در رایانه برای زانوهای شکسته، بسیار راحتتر از بالا رفتن از کوه با یک کیف دوربین سنگین است.
تأثیر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی بر جنبه تجاری عکاسی منظره
اگرچه کاملاً روشن است که تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی نمیتوانند جایگزین تجربه و فرآیند عکاسی منظره شوند که برای خود عکاسان ارزش دارد، اما این موضوع اصلی نگرانی اکثر مردم نیست. با ظهور فناوریهای جدید، نگرانی اصلی بسیاری این است که این فناوری میتواند درآمد عکاسان را کاهش دهد و معیشتشان را به خطر بیندازد. ما با عکاسانی صحبت کردهایم که نگران فروش کمتر آثارشان در نمایشگاههای هنری یا از طریق خلق محتوا هستند. همچنین با کسانی صحبت کردهایم که احساس وحشت کلی نسبت به معنای هوش مصنوعی برای تشخیص واقعی یا جعلی بودن یک تصویر دارند.
در اکثر موارد، قابلیت تجاری بودن عکاسی به توانایی عکاس در بیان ارزش آن عکاسی برای مشتری یا کارفرما بستگی دارد. با این حال، در برخی موارد، حتی در آینده نزدیک، ممکن است گاهی بیان این ارزش، بسیار دشوار یا حتی غیرممکن باشد.
فروش عکسهای چاپی
وقتی صحبت از فروش نسخه چاپی میشود، این حوزهای است که فکر میکنیم کمترین تأثیر را از ظهور تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی خواهد پذیرفت. این خبر خوبی هم هست، زیرا به احتمال زیاد این نوع فروش نسخههای چاپی بخش بزرگی از درآمد بسیاری از عکاسان منظره را تشکیل میدهد.
تصاویر دیجیتال چیز جدیدی نیستند. ما سالهای زیادی است که میتوانیم با برنامههایی مانند فتوشاپ، هنر دیجیتال خلق کنیم یا تصاویر را به طور خلاقانه و زیادی تغییر دهیم. بله، تولیدکنندگان تصاویر هوش مصنوعی مانند میدجرنی و دال-ئی 3 و استیبل دیفیوژن اکنون این فرآیند را آسانتر میکنند و در نتیجه میتوانند بازار را با تصاویر باکیفیت بیشتری پر کنند، اما این واقعیت را تغییر نمیدهد که فروش نسخههای چاپی و فروش هنر به طور کلی، معمولاً به ارتباط خریدار با عکس و ارزش ادراکشده آن عکس مرتبط است.
برای اکثر عکاسان، عکاسی فراتر از تصویر نهایی است، اما درک میکنیم که افراد زیادی به محصول نهایی با همان میزان یا نوع ارزشی که ما قائل هستیم، نگاه نمیکنند. شاید ما اهمیت بدهیم که برای گرفتن عکس از ماه کامل بالای فانوس دریایی، ۴ ساعت در ترافیک تعطیلات تابستانی ماندهایم، اما این به احتمال زیاد ارزش عکس را برای خریدار افزایش نمیدهد. آنها به تصویر اهمیت میدهند زیرا صحنه زیبایی است که زادگاهشان را به تصویر میکشد یا خاطرات دلنشینی را از زمانی که طلوع ماه را بر فراز همان فانوس دریایی تماشا میکردند، تداعی میکند. آنها اهمیت میدهند زیرا این عکس چیزی واقعی را ثبت میکند که با تجربهای واقعی که داشتهاند ارتباط برقرار میکند. برای اکثریت قریب به اتفاق خریداران نسخههای چاپی، اگر به آنها بگوییم تصویری که به آن نگاه میکنند در واقعیت اتفاق نیفتاده است و توسط هوش مصنوعی در پاسخ به تایپ کردن عبارت «ماه کامل بالای فانوس دریایی» توسط ما ایجاد شده است، احتمالاً ارتباط آنها با تصویر و تمایلشان برای خرید یک نسخه چاپی از آن از بین میرود.
اگر هدف خریدار صرفاً قرار دادن تصویری روی دیوار باشد که آن را دوست دارد و هیچ معنای دیگری به آن متصل نیست، هوش مصنوعی به خوبی میتواند فروش را کاهش دهد، اما برای برخی از عکاسان این اتفاق نمیافتد و در فروش آنها تاثیری ندارد. شاید این احساس با عادی شدن تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی به جای استثنا بودن آن، تغییر کند، اما فکر نمیکنیم آن روزها نزدیک باشد. تا آن زمان، فکر میکنیم فروش نسخههای چاپی همچنان راهی قابل دوام برای کسب درآمد عکاسان منظره باشد، اما همچنان بر عهده ماست تا ارزش عکاسی خود را بیان کنیم و مشتریان خود را آموزش دهیم.
نگران نباشید، به این موضوع که برخی فروشندگان در مورد اینکه تصاویرشان تولید شده توسط هوش مصنوعی هستند، دروغ بگویند یا آن را پنهان کنند، در ادامه خواهیم پرداخت.
عکاسی استوک و مجوز گذاری تصاویر
برخلاف فروش نسخههای چاپی، درآمد حاصل از حق امتیاز عکاسی استوک و مجوزگذاری تصاویر، به شدت تحت تأثیر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی قرار میگیرد.
در خلاصهترین حالت، کسب و کار به معنای حل مشکل یا برآورده کردن نیاز مشتری است. اگر نیاز آن مشتری با راهحلی سریع و ارزان مانند تولید تصویری که نیاز دارد از طریق هوش مصنوعی یا مجوز دادن برای تصویری از وبسایتهای استوک که به راحتی توسط هوش مصنوعی قابل تولید است، قابل برآورده شدن باشد، نیروهای عرضه و تقاضا بر روی عکاسان تأثیر منفی خواهند گذاشت.
البته شک داریم که عکاسی استوک در حال حاضر منبع اصلی درآمد برای هیچ عکاس منظرهای باشد. اگر یک مدیر تبلیغاتی برای پروژهای که روی آن کار میکند، به تصویری غیرمشخص از یک کوه در غروب آفتاب نیاز داشته باشد، خدمات زیادی وجود دارند که میتوانند با هزینهای حداکثر چند دلار، نتایج بیشماری را برای او فراهم کنند.
اگر مشتری به تصویر خاصی از یک صحنه واقعی نیاز داشته باشد، بعید است که هوش مصنوعی – حداقل در این مرحله – بتواند آن را ارائه دهد. از بازی با مولدهای تصویر مانند Dall E-3 و Stable Diffusion، ایجاد تصویری از یک مکان واقعی، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است. بهترین چیزی که توانستیم به دست بیاوریم تصویری رویایی بود که از ویژگی های یک مکان واقعی الهام گرفته شده بود. اگر به دنبال دریافت مجوز تصویری از کهکشان راه شیری بر فراز صخره جمجمه در پارک ملی درخت جاشوا هستید، تولید تصویر هوش مصنوعی در این مرحله، مانع نخواهد بود. در مثالهای بالا، میتوانید ببینید که هوش مصنوعی توانست تصویری بسازد که شامل عناصری از درخت جاشوا (درختان همنام آن و صخرههای مونزوگرانیتی) است، اما در بازسازی سنگ نمادین جمجمه بهشدت شکست خورد. به همین ترتیب، هوش مصنوعی تصویری شبیه جزیره جادوگر و دریاچه دهانه در هنگام گرگ و میش ایجاد کرد.
در نهایت، نیروی محرکه در این که آیا مجوز عکاسی منظره، منبع درآمد مناسبی خواهد بود به دو چیز بستگی دارد:
1. توانایی هوش مصنوعی برای ایجاد تصاویر قابل اعتماد از مکان های واقعی.
2. آیا مشتریان همچنان به تصاویر مستند از مکانهای واقعی در مقابل تفریحات دیجیتالی آن مکانها تمایل دارند یا خیر.
تصاویر قراردادی
مشابه با صدور مجوز تصویر، اینکه آیا عکسهای قراردادی تحت تأثیر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی قرار میگیرند، به عوامل بازار و پذیرش عموم مردم از تصاویر هوش مصنوعی بستگی دارد. اگر مشتری که نیاز به تصویر دارد، بتواند آن تصاویر را با هوش مصنوعی به جای استخدام یک عکاس که برود و آنها را در میدان عکاسی کند، ایجاد کند، در پول خود صرفه جویی کرده و این کار را انجام خواهد داد. با این حال، در حالی که فرصتها برای عکسهای قراردادی برای عکاسی منظره ممکن است زیاد به نظر نرسند، وجود دارند، و بسیاری از سازمانها احتمالاً همچنان به تصاویری نیاز دارند که مکانها و شرایط واقعی را مستند کنند، برخلاف تصاویری که فقط شبیه آن مکانها هستند. یک سازمان حفاظت از طبیعت به عکسهای واقعی از مکانهایی که سعی در حفاظت از آن دارند نیاز دارد. مجلاتی که به دنبال مستندسازی لحظات واقعی در یک مکان واقعی هستند، همچنان به شخصی برای انجام مستندسازی نیاز دارند. این مشاغل احتمالاً به این زودی ها از بین نخواهند رفت.
تولید محتوا
تولید محتوا یکی از راههایی است که بسیاری از افراد خلاق، از جمله عکاسان منظره، سعی میکنند از آن کسب درآمد کنند. برای بحث در این زمینه، بیایید نوشتن، رسانههای اجتماعی و ویدیو را در این دسته قرار دهیم. ظهور هوش مصنوعیِ تولید کننده محتوا، احتمالاً تأثیرگذارترین عامل بر تولید محتوا بوده است، زیرا بسیاری از انواع محتوا را اکنون میتوان تا حدی تکرار یا جایگزین کرد. شما تقریباً مطمئناً ایمیلها، پستهای وبلاگ، محتوای وبسایت، پستهای رسانههای اجتماعی و حتی نظرات ساخته شده با ابزارهایی مانند ChatGPT را دیدهاید.
برای تولیدکنندگان محتوا، هوش مصنوعی میتواند به همان اندازه که مانع ایجاد میکند، کمککننده هم باشد. در حالی که ممکن است نیاز نشریات را برای درخواست نوشتن مقاله از ما برطرف کند، افراد خلاق مانند عکاسان منظره نیز میتوانند از این کاراییها بهرهمند شوند. اگر از پست گذاشتن در رسانههای اجتماعی متنفرید اما احساس میکنید برای دیده شدن کارتان ضروری است، میتوانید از ChatGPT بخواهید تا یک پست برای رسانههای اجتماعی برایتان بنویسد. اگر هرگز فرصت نوشتن پستهای وبلاگ را پیدا نمیکنید اما همچنان دوست دارید آنها را در وبسایت خود داشته باشید، هوش مصنوعی ممکن است بهتر از این باشد که اصلاً آنها را نداشته باشید. هر چقدر هم که هوش مصنوعی بتواند نیاز دیگران را به درخواست از ما برای تولید محتوا کاهش دهد، میتواند به طور قابل توجهی کارایی تولید محتوایی را که خودمان برای اهدافمان انجام میدهیم، افزایش دهد.
تشخیص محتوای واقعی از غیر واقعی (مبدا محتوا)
با تمام چیزهایی که تاکنون درباره تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت گفتهایم، موضوع اصلی که در همه این مباحثات مختلف مطرح میشود و به همه آنها نفوذ میکند، توانایی تشخیص این است که کدام تصاویر واقعی هستند و کدام تصاویر با هوش مصنوعی ساخته شدهاند. در دنیای ایدهآل، همه افراد در صورت لزوم این اطلاعات را با صداقت در اختیار دیگران قرار میدهند، اما اگر در ۱۰ سال گذشته به اینترنت دسترسی داشتهاید، به خوبی میدانید که محتوای اینترنتی و صحت آن، دو موضوعی نیستند که به طور قابل اعتمادی با هم همخوانی داشته باشند. به همین دلیل، «مبدا محتوا» (Content Provenance) بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند.
«مبدا محتوای دیجیتال» به سادگی فایلی که اطلاعات حق نسخهبرداری را نشان میدهد، نیست. هدف این فناوری نه تنها ارائه داستان منشأ فایل تصویر، بلکه همچنین تمام روشهایی است که قبل از رسیدن به چشمان شما، این فایل تصویر را تغییر دادهاند. به عنوان مثال، یک استفاده ایدهآل برای «مبدا محتوا» مشاهده یک تصویر در رسانههای اجتماعی است و توانایی کلیک بر روی یک نماد اطلاعاتی که نشان میدهد چه زمانی تصویر گرفته شده است و آیا به روشی تغییر کرده است که واقعیت آنچه را در تصویر میبینید، تحریف کند یا نه.
به خاطر داشته باشید که تحریف واقعیت چیزی که در تصویر وجود دارد، لزوماً مشکلی نیست. اگر شما به سادگی به یک اثر هنری نگاه میکنید، پس آن تغییرات قطعاً منصفانه هستند. با این حال، اگر ماهیت تصویر مستند یا خبری باشد، پس اینکه چگونه این فایل تصویر پس از ثبت تغییر کرده است (یا حتی اینکه اصلاً با دوربین ثبت شده است یا خیر) میتواند تفاوت بین اطمینان از صحت آن یا گفتن به بیننده باشد که ممکن است نتواند آنچه را میبیند باور کند.
پیشرفتهایی در این زمینه توسط چندین گروه مختلف در حال انجام است. ابتکار عمل «اعتبارسنجی محتوای دیجیتال» (CAI) یک ابتکار به رهبری شرکت ادوبی است که «بر روی سیستمهایی برای ارائه زمینه و تاریخچه برای رسانههای دیجیتال» تمرکز دارد. «پروژه منشأ» (Project Origin) که توسط مایکروسافت و بیبیسی هدایت میشود، بر جلوگیری از انتشار اطلاعات غلط در اخبار دیجیتال تمرکز دارد. «ائتلاف برای مبدا و اعتبار محتوا» (C2PA) تلاشهای این گروهها را متحد میکند. همکاران این ائتلاف شامل نیویورک تایمز، کوالکام، تروپیک، اینتل، آرم، نیکون و بسیاری دیگر میشوند، که نشان میدهد تلاشها در مورد این موضوع توسط برخی از شرکتهایی انجام میشود که به شدت تحت تأثیر نیاز به «مبدا محتوا» قرار میگیرند. علاوه بر این، شرکت لایکا هماکنون دوربین «M11-P» را به بازار عرضه کرده است، دوربینی که میتواند هنگام ثبت تصویر، امضای رمزنگاری شدهای را روی فایل تصویر اعمال کند و سونی نیز فناوری مشابه «تایید درون دوربینی» (In-Camera Authentication Technology) خود را در دوربینهای «a7 IV» در دسترس قرار داده است. به همین ترتیب، نیکون نیز دوربینی به نام «Z9» را به نمایش گذاشته است که با استانداردهای CAI مطابقت دارد.
مزایا و معایب «مبدا محتوا»
مزیت آشکار «مبدا محتوا» مبارزه با تصاویر جعلی و اطلاعات غلط است. با این حال، به همان اندازه که این موضوع در زمینههایی مانند عکاسی خبری مهم است و همچنان مهم خواهد بود، اما در رابطه با عکاسی منظره، داستان به این سادگی نیست.
بر اساس تجربه ما، بینندگان عکسهای منظره اگر میدانستند که تصویری با هوش مصنوعی ساخته شده است، نظر خود را در مورد آن تغییر میدادند. بنابراین، داشتن فناوری که تصاویر تأیید شده «واقعی» را از تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی جدا کند، میتواند یک مزیت مهم برای عکاسان منظره باشد. اما همیشه خط مبهمی وجود داشته است که «واقعی» و «جعلی» را در عکاسی دیجیتال تقسیم میکند.
اکثر عکاسان منظره لزوماً به دنبال نمایش تصاویری نیستند که مستند باشند. در حالی که «مبدا محتوا» در نشان دادن زمان ثبت تصویر توسط عکاس و زمان تولید آن توسط هوش مصنوعی مفید خواهد بود، اطلاعات دقیق در مورد «مبدا محتوا» میتواند ویرایشهای انجام شده در برنامهای مانند فتوشاپ را توصیف کند که ممکن است یک عکاس نخواهد آنها را فاش کند. این تمایل میتواند برای محافظت از تکنیک «سس مخفی» مورد استفاده در ویرایش برای ایجاد یک ظاهر یا سبک خاص باشد. همچنین ممکن است به این دلیل باشد که عکاس میخواهد در مورد میزان واقعی بودن تصویر مبهم باقی بماند، زیرا میترسد نظر مشتریان بالقوه خود را در مورد تصویر تغییر دهند. نمونههای زیادی از عکاسان منظره وجود دارد که یا در مورد داستانهای پشت عکسهایشان دروغ میگویند، یا حداقل تمام تلاش خود را میکنند تا بینندگان را به این فکر وادارند که تصاویر، عکسهای ترکیبی از صحنههای مختلف از مکانهای مختلف نیستند.
سخن پایانی
اینکه هوش مصنوعیِ تولید کننده محتوا چگونه رشد خواهد کرد و عموم مردم آن را چگونه دریافت خواهند کرد، هنوز مشخص نیست. این فناوری همچنان بر روی محتوای بیشتری، گاهی اوقات بر روی تصاویر خود ما، آموزش داده شده و بهبود خواهد یافت، که این موضوع نه تنها مسائل مربوط به رقابت، بلکه مسائل حقوقی و حق تکثیر را نیز به همراه خواهد داشت. اگر تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی پذیرفته شده و عادی شوند، برخی جنبههای عکاسی منظره ممکن است به شدت بی ارزش شوند.
با این حال، صرفاً به این دلیل که هوش مصنوعی در دسترستر میشود، به این معنا نیست که تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت به گونهای میشود که مردم انسانیت خود را از دست داده، یا تمایل خود را برای ارتباط با انسانها و چیزهایی که مستقیماً توسط انسانها خلق شدهاند، از دست خواهند داد. عکاسی باعث منسوخ شدن نقاشی نشد، بنابراین انتظار نداریم که تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی باعث ناپدید شدن عکاسی شوند. تنها بر عهده عکاسان است که ارزش عکسهای خود یا ارتباطی را که آنها با دنیای طبیعی برقرار میکنند و هوش مصنوعیِ تولید کننده محتوا نمیتواند برقرار کند، بیان کنند.
همانطور که در بالا ذکر کردیم، این متن قرار نیست به همه سوالات پاسخ دهد، بلکه فقط زمینهای برای بحث تاثیر هوش مصنوعی بر عکاسی منظره و طبیعت، فراهم میکند. هوش مصنوعی اینجا آمده است تا بماند، اما اینکه پیشرفتهای اخیر و پیشرفتهای آینده چگونه چشمانداز عکاسی را تغییر خواهند داد، هنوز مشخص نیست.