در طول تاریخ، هنرمندان آثار هنری را در انواع رسانهها و سبکهای مختلف و با پیروی از فلسفهها و آرمانهای گوناگون خلق کردهاند. اگرچه برچسب زدن اغلب میتواند سادهسازی بیش از حد باشد، اما گرایشها یا سبکهای هنری مختلف را میتوان در عناوین کلی به نام جنبشهای هنری گروهبندی کرد.
در اینجا میخواهیم اصطلاحات برتر جنبشها و سبکهای هنری را از کلاسیسیسم تا فوتوریسم، و از باروک تا آوانگارد ارائه بدهیم. شما همچنین میتوانید مقاله 17 سبک در گرافیک را مطالعه کرده تا با سبکهای مختلف در گرافیک نیز آشنا شوید.
اکسپرسیونیسم انتزاعی
عبارت «اکسپرسیونیسم انتزاعی» طیف وسیعی از جنبشهای هنری انتزاعی آمریکا در قرن بیستم را در بر میگیرد. این جنبش که همچنین با عنوان «مکتب نیویورک» شناخته میشود، شامل تابلوهای نقاشی بزرگ، مجسمهها و سایر رسانههای هنری هم میشود. اصطلاح «نقاشی کنشی» با اکسپرسیونیسم انتزاعی مرتبط است و روشی بسیار پویا و خودجوش را توصیف میکند که در آن از ضربههای قاطعانه قلممو و ریختن و پاشیدن رنگ روی بوم استفاده میشود.
آرت دکو
سبک هنری «آرت دکو» که در اوایل قرن بیستم در فرانسه ظهور کرد، در سال ۱۹۲۵ به مناسبت نمایشگاه بینالمللی هنرهای تزیینی (اکسپوزسیون بینالمللی هنرهای تزئینی) به اوج شکوفایی رسید. آرت دکو با محو کردن مرز بین رسانهها و زمینههای مختلف، از معماری و مبلمان گرفته تا لباس و جواهرات، زیباییشناسی مدرن را با صنعتگری ماهرانه، فناوری پیشرفته و مواد باکیفیت در هم آمیخت.
آرت نوو (هنر نو)
«آرت نوو» (هنر نو) سبکی تزئینی است که بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰ در سراسر اروپا و آمریکا شکوفا شد. این سبک که در آلمان با نام «یوگندستیل» و در اتریش با نام «سسسیونستییل» نیز شناخته میشود، با خطوط منحنی و نامتقارن برگرفته از فرمهای طبیعی شناخته میشود. اگرچه این سبک روی نقاشی و مجسمهسازی تأثیر گذاشت، نمود اصلی آن در معماری، هنرهای تزئینی و گرافیک بود. هدف از این سبک خلق شیوهای جدید و رهایی از تقلید تاریخیگرایی که بر بسیاری از جنبشهای هنری و طراحی قرن نوزدهم حاکم بود، میباشد.
آوانگارد
آوانگارد (Avant-garde) به معنای “پیشقراول” یا “پیشرو” است و به جنبشهای هنری اطلاق میشود که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپا ظهور کردند. این جنبشها در واکنش به سنتگرایی و محافظهکاری در هنر شکل گرفتند و به دنبال شکستن قواعد و هنجارهای رایج و ارائه دیدگاههای جدید و نوآورانه در مورد هنر بودند.
باروک
واژه «باروک» برگرفته از لغت پرتغالی «باروکو» به معنای «مروارید یا سنگ نامنظم» است. باروک یک جنبش هنری و معماری است که از اوایل قرن هفدهم تا اواسط قرن هجدهم در اروپا شکل گرفت. باروک، برخلاف سوررئالیسم، بر تحرک نمایشی، اغراقآمیز و جزئیات واضح و قابل تفسیر تأکید میکند تا درام، تنش، سرزندگی و عظمت را به تصویر بکشد.
باهاوس
این مدرسه هنر و طراحی در سال ۱۹۱۹ توسط والتر گروپیوس در آلمان تأسیس شد و در سال ۱۹۳۳ توسط نازیها تعطیل گردید. در این مدرسه، هنرمندان، معماران و طراحان گرد هم آمدند و روشی تجربی برای آموزش هنر را توسعه دادند که به جای روشهای سنتی آموزش هنرهای زیبا، بر مواد و کارکرد اشیاء تمرکز داشت. این مدرسه که به ترتیب در شهرهای وایمار، دسائو و برلین مستقر شد، به محل بحثهای تاثیرگذاری در مورد نقش هنر و طراحی مدرن در جامعه تبدیل شد.
کلاسیسیسم
کلاسیسیسم (Classicism) یک جنبش هنری و فرهنگی است که در اواخر قرن هفدهم میلادی در اروپا، به طور خاص در فرانسه، اوج گرفت. این جنبش در واکنش به باروک، که با تجمل، اغراق و پویایی خود شناخته میشد، شکل گرفت. کلاسیسیسم بر نظم، عقل، و زیبایی متعادل تأکید داشت و از هنر و فلسفه یونان و روم باستان به عنوان الگو استفاده میکرد.
CoBrA
گروه CoBrA که در سال ۱۹۴۸ در پاریس تأسیس شد، یک گروه پیشگام و بینالمللیِ پس از جنگ بود که عمر کوتاهی داشت. این گروه متشکل از هنرمندان بینالمللی بود که از پدیدهی «خودانگیختگی» به عنوان ابزاری برای خلق جامعهای جدید طرفداری میکردند. نام «CoBrA» برگرفته از حروف اول شهرهای محل زندگی بنیانگذاران این جنبش است: کپنهاگ، بروکسل و آمستردام.
نقاشی میدان رنگ
نقاشان میدان رنگ که اغلب با اکسپرسیونیسم انتزاعی مرتبط هستند، به استفاده از انتزاع ناب (بدون هیچ گونه عنصر واقعگرایانه) علاقهمند بودند. اما برخلاف نقاشی کنشی که بر حرکات پرانرژی هنرمند بر روی بوم تأکید داشت، آنها برای بیان مفهوم والا (عظمت و شکوه) از سطوح بزرگ و مسطح رنگهای تأملبرانگیز و ترکیببندیهای باز استفاده میکردند.
کانسپچوآل آرت (Conceptual art)
هنر مفهومی، که گاهی اوقات به سادگی «کانسپچوالیسم» نامیده میشود، یکی از چندین جنبش هنری قرن بیستم بود که در دهه ۱۹۶۰ ظهور کرد و به جای خلق فرمهای بصری، بر ایدهها و رویههای نظری تأکید داشت. این اصطلاح در سال ۱۹۶۷ توسط هنرمند سول لوویت ابداع شد، که در مقالهاش تحت عنوان «بندهایی درباره هنر مفهومی» نام این سبک جدید را معرفی کرد. او در این مقاله نوشت: “ایده به خودی خود، حتی اگر به صورت بصری ساخته نشود، به اندازه هر محصول نهایی، یک اثر هنری است”.
کنستراکتیویسم
کنستراکتیویسم (ساختگرایی)، شاخهای از هنر انتزاعی است که توسط آوانگارد روسیه در حدود سال ۱۹۱۵ توسعه یافت. این جنبش با رد کردن مفهوم «هنر برای هنر»، بر هنر به عنوان فعالیتی با اهداف اجتماعی تأکید میکرد. آثار هنری این جنبش اغلب هندسی و با دقت ترکیببندی شده بودند و گاهی اوقات در فرایند خلق آنها از ریاضیات و ابزار اندازهگیری استفاده میشد.
کوبیسم
جنبشی هنری در سال ۱۹۰۷ توسط هنرمندان پابلو پیکاسو و ژرژ براک آغاز شد. آنها یک زبان بصری مبتنی بر سطوح هندسی توسعه دادند که با تکهتکه کردن فزاینده موضوعات سنتی مانند پیکره، منظره و مورت (طبیعت بی جان) به عنوان ترکیباتی کاملاً جدید، قراردادهای بازنمایی در انواع مختلف هنر را به چالش کشیدند.
دادا / دادائیسم
دادا (Dada) یک جنبش هنری و ادبی بود که در طول جنگ جهانی اول به عنوان واکنشی منفی به ارزشهای اجتماعی سنتی و شیوههای هنری مرسوم آن زمان شکل گرفت. هنرمندان دادا، جنبشی اعتراضی با بیانیهای ضدساختار را نمایندگی میکردند. آنها با شوکه کردن مردم برای رسیدن به خودآگاهی، سعی در افشای قراردادهای پذیرفته شده و اغلب سرکوبگر نظم و منطق داشتند.
هنر دیجیتال
هنر دیجیتال به طور گسترده طیف وسیعی از فعالیتهای خلاقانه را در بر میگیرد که از فناوریهای الکترونیکی مختلف استفاده میکنند و منجر به محصول نهایی دیجیتال میشوند. طیف هنر دیجیتال از گرافیک کامپیوتری تا واقعیت مجازی، از هوش مصنوعی تا فناوری NFT، گسترده، نوآورانه و مورد توجه بازار هنر معاصر است.
اکسپرسیونیسم
اکسپرسیونیسم (Expressionism) یک جنبش هنری بینالمللی در هنر، معماری، ادبیات و اجرا است که بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۰، به ویژه در آلمان و اتریش شکوفا شد. این جنبش به دنبال بیان معنای تجربه احساسی به جای واقعیت فیزیکی بود. قواعد سبک اکسپرسیونیسم شامل تحریف، اغراق، فانتزی و کاربرد رنگهای زنده، ناهماهنگ، خشن یا پویا برای بیان احساسات یا ایدههای درونی هنرمند است.
فُویسم
فُویسم (Fauvism) که توسط منتقد هنری لوئی ووکسل ابداع شد، به معنای «وحشیگری» در زبان فرانسه است و یکی از جنبشهای هنری اوایل قرن بیستم میباشد. این جنبش به طور خاص با هنرمندان «هانری ماتیس» و «آندره دوران» شناخته میشود که آثارشان با رنگهای قوی، درخشان و ضربات قلممو جسورانه به جای تمرکز بر ویژگیهای واقعگرایانه یا بازنمایی، مشخص میشود.
فوتوریسم (آیندهنگری)
در میان انواع جنبشهای هنری، «فوتوریسم» (آیندهنگری) از جایگاه نسبتاً منحصر به فردی برخوردار است. این جنبش در هنر و ادبیات ایتالیا و توسط فیلیپو توماسو مارینتی در سال ۱۹۰۹ پایهگذاری شد. هدف این جنبش، به تصویر کشیدن پویایی، سرعت و انرژی دنیای مدرن مکانیکی بود.
رنسانس هارلم
رنسانس هارلم (Harlem Renaissance) که پس از جنگ جهانی اول در محله هارلم نیویورک که اکثراً محل سکونت آفریقایی-آمریکاییها بود، ظهور کرد، جنبشی تأثیرگذار در هنر آفریقایی-آمریکایی بود که هنرهای تجسمی، ادبیات، موسیقی و تئاتر را در بر میگرفت. هنرمندان مرتبط با این جنبش، بازنماییهای کلیشهای را رد کردند و به زندگی و هویت سیاهپوستان افتخار میکردند.
امپرسیونیسم
امپرسیونیسم (Impressionism) یک جنبش هنری متعلق به قرن نوزدهم است که به ویژه با هنرمندان فرانسوی مانند کلود مونه، پیر آگوست رنوآر، کامی پیسارو و آلفرد سیسلی شناخته میشود. این هنرمندان سعی کردند تا «تأثیرات» بصری را به طور دقیق و عینی ثبت کنند. آنها با استفاده از ضربات قلممو کوچک، نازک و قابل مشاهدهای که با هم ترکیب شده و یک صحنه واحد را تشکیل میدادند، بر حرکت و کیفیتهای متغیر نور تأکید میکردند.
هنر چیدمانی
هنر چیدمانی (هنر چیدمان) جنبشی است که همزمان با هنر پاپ در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسعه یافت. این هنر با سازههای بزرگمقیاس و چندرسانهای شناخته میشود که اغلب برای مکان یا دورهی زمانی خاص طراحی شدهاند. هنر چیدمانی اغلب شامل خلق تجربهای فراگیر از نظر زیباییشناسی یا حسی در یک محیط خاص است و بازدیدکنندگان را به مشارکت فعال یا غرق شدن در اثر هنری دعوت میکند.
هنر زمینی (Land art)
هنر زمین (هنر زمینی)، همچنین به عنوان هنر محیطی، هنر زیستمحیطی و کارهای زمینی شناخته میشود، یک جنبش هنری ساده است که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ظهور کرد. این جنبش با آثاری که مستقیماً در چشمانداز ساخته شدهاند، خود زمین را به صورت کارهای زمینی تراش میدهد یا با استفاده از مواد طبیعی مانند سنگ یا شاخه در چشمانداز، سازههایی میسازد. این میتواند به عنوان نسخهای طبیعی از هنر چیدمانی دیده شود. هنر زمین تا حد زیادی با بریتانیا و ایالات متحده مرتبط است، اما شامل نمونههایی از بسیاری از کشورهای دیگر نیز میشود.
مینیمالیسم
مینیمالیسم (Minimalism) یکی دیگر از جنبشهای هنری دهه ۱۹۶۰ است که با آثار هنری ساده، مانند اشکال هندسی بدون محتوای بازنمایی، شناخته میشود. دایره لغات محدود اشکال ساخته شده از مواد صنعتی ساده، مفاهیم سنتیِ صنعتگری، توهم عمق فضایی در نقاشی و این ایده که یک اثر هنری انتزاعی باید منحصر به فرد باشد را به چالش کشید.
نئو امپرسیونیسم
نئو-امپرسیونیسم (Neo-Impressionism) اصطلاحی است که به یک جنبش هنری آوانگارد اطلاق میشود که عمدتاً از سال ۱۸۸۶ تا ۱۹۰۶ در فرانسه شکوفا شد. نئو-امپرسیونیستها به رهبری نمونههای ارائه شده توسط ژرژ سورا و پل سیگناک، از خودانگیختگی امپرسیونیسم به نفع تکنیک نقاشی سنجیده و سیستمی به نام پوانتیلیسم صرف نظر کردند، که بر پایه علم و مطالعه نورشناسی بنا شده بود.
نئو کلاسیسیسم
این سبک تقریباً در نقطه مقابل پاپآرت از نظر الهام قرار دارد. این سبک هنری که در نیمه دوم قرن هجدهم در اروپا پدید آمد، از هنر و فرهنگ کلاسیک یونان و روم باستان الهام گرفته است، که برای جنبشهای هنری چندان غیرمعمول نیست.
نئون آرت
در دهه ۱۹۶۰، هنر نئون یک ابزار تبلیغاتی تجاری را به یک ابزار هنری نوآورانه تبدیل کرد. نورپردازی نئون به هنرمندان این امکان را داد تا ضمن بهرهگیری از تصویرسازی فرهنگ عامه و سازوکارهای مصرفگرایی، رابطه بین نور، رنگ و فضا را کاوش کنند.
اپ آرت (Op art)
اپ آرت (Op Art) که مخفف «هنر دیداری» (Optical art) است، نوعی از هنر انتزاعی هندسی است که با استفاده از جلوههای بصری مانند تکرار اشکال ساده، ترکیب رنگهای لرزان، الگوهای موآر، سردرگمی میان پیشزمینه و پسزمینه و عمق اغراقآمیز، به کاوش احساسات بصری میپردازد. نقاشیها و آثار اپ آرت با بهکارگیری فریبهای ادراک بصری، مانند دستکاری قوانین پرسپکتیو، توهم فضای سهبعدی ایجاد میکنند.
پرفورمنس آرت
پرفورمنس آرت (هنر اجرا) اصطلاحی است که در دهه ۱۹۶۰ برای توصیف انواع مختلف هنری پدیدار شد که از طریق اجراهایی که توسط هنرمند یا شرکتکنندگان دیگر انجام میشود، خلق میگردند. این اجراها میتوانند زنده یا ضبطشده، بداهه یا از پیش طراحیشده باشند. پرفورمنس آرت با در آغوش گرفتن انواع سبکهایی مانند happenings (اتفاقات)، هنر بدن، اکشنها (کنشها) و رویدادها، چالشی برای قراردادهای فرمهای سنتی هنرهای تجسمی مانند نقاشی و مجسمهسازی است.
پاپ آرت
پاپ آرت (هنر عامه) جنبشی است که در دهه ۱۹۵۰ با هنرمندان بریتانیایی و آمریکایی ظهور کرد. این هنرمندان برخلاف هنرهای تجسمی فاخر و خاصِ قشر نخبه، از تصاویر و محصولات «عامهپسند» فرهنگ تجارت الهام گرفتند. پاپ آرت در دهه ۱۹۶۰ به اوج شکوفایی خود رسید و بر عناصر معمولی یا مبتذل زندگی روزمره، از طریق فرمهایی مانند سیلکاسکرینهای تکثیرشده مکانیکی، ماکتهای بزرگ و مجسمههای نرم پاپ آرت، تأکید کرد.
پست امپرسیونیسم
واژه «پست-امپرسیونیسم» (Post-Impressionism) که در سال ۱۹۱۰ ابداع شد، به واکنشی در برابر رویکرد طبیعیگرایانهی امپرسیونیستها به نور و رنگ اشاره دارد. هنرمندانی مانند پل سزان، پل گوگن و ونسان ون گوگ، سبکهای شخصیسازیشدهای را بر اساس علاقهشان به بیان واکنشهای احساسی و روانشناختی خود به جهان، از طریق رنگهای درخشان و اغلب تصاویر نمادین، توسعه دادند.
پرسیژنیسم
پرسیژنیسم (Precisionism) به عنوان اولین جنبش هنری مدرن اصیل در ایالات متحده، به ظهور مدرنیسم آمریکایی کمک کرد. این سبک هنری که رگههایی از کوبیسم و فوتوریسم را در خود دارد، تحت تاثیر تمایل به بازگرداندن ساختار به هنر و همچنین تجلیل از چشمانداز نوین آمریکایی با آسمانخراشها، پلها و کارخانهها، شکل گرفت.
روکوکو
روکوکو (Rococo) یک جنبش هنری است که به ویژه در معماری و هنر تزئینی کاربرد دارد و در اوایل قرن هجدهم در فرانسه پدید آمد. ویژگیهای هنری روکوکو شامل تزئینات پرکار و سبکی لطیف و حسی است که از عناصر اسلیمی، گلبرگها و اشکال حیوانی تشکیل شده است.
هنر خیابانی
هنر خیابانی (هنر خیابان) یکی از جنبشهای هنری است که از اشکال اولیهٔ گرافیتی تکامل یافته، یک جنبش هنری تأملبرانگیز است که در دههٔ ۱۹۶۰ ظهور کرد و در دههٔ ۱۹۸۰ با نقاشیهای دیواری قطارهای متروی نیویورک که با اسپری رنگآمیزی شده بودند، به اوج خود رسید. هنرمندان خیابانی از فضاهای شهری بهعنوان بوم نقاشی خود استفاده کرده و شهرها را در سراسر جهان به موزههای روباز تبدیل کردهاند. این هنر بسیاری مواقع راه خود را به دنیای جریان اصلی هنر باز کرده است.
سورئالیسم
سورئالیسم (Surrealism)، یک جنبش هنری و ادبی است که توسط شاعر آندره برتون در سال ۱۹۲۴ در پاریس پایهگذاری شد و فعالیت آن تا خلال جنگ جهانی دوم ادامه داشت. هدف اصلی نقاشیهای سورئال و آثار هنری سورئال، رهایی تفکر، زبان و تجربه انسانی از محدودیتهای سرکوبگرانهی عقلگرایی، با طرفداری از غیرعقلانی، شاعرانه و انقلابی بود.
سوپرماتیسم
سوپرماتیسم (Suprematism) از انواع جنبشهای هنری انتزاعی است که بیرون از دنیای هنر، چندان شناختهشده نیست. این اصطلاح در سال ۱۹۱۵ توسط هنرمند روس، کازیمیر مالهویچ، برای توصیف سبک انتزاعی نقاشی ابداع شد. مالهویچ بر این باور بود که هنری که با سادهترین اشکال هندسی و ترکیببندیهای پویا بیان میشود، برتر از اشکال پیشین هنر بازنمایی است و به «سلطه احساس یا ادراک ناب در هنرهای تصویری» منجر میشود.
سمبولیسم
سمبولیسم در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد، عمدتاً در کشورهای کاتولیک اروپا که صنعتی شدن در آنها به طور چشمگیری توسعه یافته بود. این جنبش در ابتدا یک جنبش ادبی بود، اما به زودی با نسل جوانی از نقاشان شناخته شد که میخواستند هنر به جای بازنمایی عینی دنیای طبیعی، احساسات و اندیشهها را منعکس کند. این هنرمندان با نوعی بدبینی و خستگی مشترک از انحطاط جامعه مدرن متحد شده بودند.
گروه صفر
گروه صفر (Zero Group) در دهه ۱۹۵۰ در آلمان ظهور کرد و به کشورهای دیگر سرایت کرد. این گروه متشکل از هنرمندانی بود که تمایل داشتند از سوبژکتیویته جنبشهای پس از جنگ فاصله بگیرند و در عوض بر مادیگرایی، رنگ، لرزش، نور و حرکت در هنر انتزاعی ناب تمرکز کنند. شخصیتهای اصلی این گروه هاینز ماک، اتو پینه و گونتر اوکر بودند.
در این مقاله به معرفی جنبشهای هنری در طول زمانهای مختلف و ویژگیهای آنها پرداختیم و یاد گرفتیم که یک جنبش هنری گروهی از هنرمندان است که در یک دوره زمانی خاص و در یک مکان خاص با هم کار میکنند و دیدگاه، تکنیک و زیباییشناسی مشترکی دارند. این دیدگاه مشترک میتواند بر اساس موضوع، سبک، رسانه یا فلسفه باشد. جنبشهای هنری در واکنش به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان خود شکل میگیرند. به عنوان مثال، جنبش رنسانس در واکنش به گرایش ضد روحانیون و تمایل به احیای فرهنگ و هنر یونان و روم باستان شکل گرفت. جنبشهای هنری نقش مهمی در تکامل هنر دارند. آنها با ارائه دیدگاههای جدید و نوآورانه به پیشرفت هنر کمک میکنند. همچنین میتوانند به عنوان ابزاری برای بیان انتقاد اجتماعی یا سیاسی عمل کنند.