در مقاله معرفی جنبشهای هنری، با تعداد زیادی از جنبشها و سبکهای هنری به طور مختصر آشنا شدیم. حالا میخواهیم به یکی از این جنبشهای هنری، یعنی دیجیتال آرت یا همان هنر دیجیتال به طور کامل و مفصل بپردازیم.
در دنیای امروزی که تحت سلطه تکنولوژی تعریف شده است، اصطلاح «هنر دیجیتال» به چه معناست؟ در این مقاله نگاهی میاندازیم به اینکه این اصطلاح به چه چیزی اشاره دارد؛ چگونه با دیگر جنبشهای هنری معاصر تفاوت دارد؛ چه هنرمندان برجستهای در این زمینه تأثیرگذار بودهاند؛ و برخی از تجربیترین ابزار و پروژههای نوآورانه دیجیتال امروز کدامند.
هنر دیجیتال چیست؟
هنر دیجیتال که زیرمجموعه بزرگتری از هنر رسانههای جدید قرار میگیرد، به هر نوع عمل خلاقانهای که از فناوری دیجیتال بهعنوان المان ضروری فرآیند هنری استفاده میکند، گفته میشود. درست مانند هنرهای تجسمی سنتی، هنر دیجیتال نیز ابزارها و سبکهای متنوعی را برای هنرمندان، جهت بیان خودشان ارائه میدهد. از عکاسی دیجیتال، گرافیک کامپیوتری و هنر پیکسلی گرفته تا رسانههای تجربیتر مانند هنر تولیدشده توسط هوش مصنوعی و هنر واقعیت افزوده، همه چیز در گستره هنر دیجیتال جای میگیرد.
هنر دیجیتال با درگیر کردن تکنیکهایی که صرفاً مختص بیان خلاقانه نیستند، دائماً در حال تحول و پیشرفت است و رویکردی رادیکال در نحوه تولید، توزیع و مشاهده آثار هنری ارائه میدهد.
اما هنر دیجیتال نه تنها از فناوریهای الکترونیکی مختلف استفاده میکند، بلکه منجر به خلق یک محصول نهایی دیجیتال نیز میشود، خواه این محصول نهایی یک تصویر برداری باشد، خواه یک کلاژ ساختهشده با فتوشاپ، یک محیط مجازی یا حتی یک توکن غیرقابل تعویض (NFT)، البته که اینها فقط چند نمونه هستند. با نفوذ روزافزون فناوری دیجیتال به زندگی روزمره و پیشرفت مداوم آن، مسیرهای هنری جدیدی گشوده میشوند و جعبه ابزار هنرمندان امروزه بیش از هر زمان دیگری وسیعتر است.
تاریخچهای کوتاه از هنر دیجیتال
اگرچه اولین تجربههای هنر دیجیتال به دهه ۱۹۸۰ باز میگردد، ریشههای آن را میتوان به دهه ۱۹۶۰ با هنرمندانی مانند فریدر ناکه، گروه EAT (Experiments in Art and Technology، آزمایشها در هنر و فناوری) و آلن کاپرو که رابطهی انسان و ماشین را در عرصه هنری بررسی میکردند، دنبال کرد. به ویژه کاپرو دنیایی از ارتباطات و وابستگیهای نامحدود را پیشبینی میکرد. به طور مشابه، در دهه ۱۹۷۰، پیشگام هنر ویدئو، نامجون پایک، آیندهی ارتباطات بدون مرز را تصور کرد و عبارت نمادین «جادهی الکترونیکی» را ابداع نمود.
با این حال، در اوایل دهه ۱۹۸۰ بود که هنرمندی به نام هارالد کوهن به همراه گروهی از مهندسان، برنامهی نقاشی به نام AARON را اختراع کردند: یک ماشین رباتیک طراحیشده برای کشیدن طرحهای بزرگ روی کاغذی که روی زمین قرار داده میشد. این ماشین در ابتدا طرحهای انتزاعی خلق میکرد، اما به مرور زمان این طرحها جنبهی بازنمایی بیشتری پیدا کردند و ماشین قادر به تقلید از اشکال موجود در طبیعت شد. در دهه ۱۹۹۰، AARON همچنین شروع به پیادهسازی رنگ در طرحهایش کرد. با وجود اینکه کوهن همواره با دقت تمام تأکید میکرد که خلاقیت متعلق به AARON نیست بلکه متعلق به خود اوست و این ماشین را صرفاً ابزاری برای بیان خود میدانست، برنامهی او اکنون پیشگام چیزی است که امروزه به عنوان هوش مصنوعی میشناسیم.
در دهه ۱۹۹۰، با معرفی رایانههای شخصی، پیشرفتهای فناوری دیجیتال و ظهور اینترنت، این تحولات نه تنها آزادی عمل بیشتری را برای هنرمندان فراهم کرد، بلکه با توجه به علاقهی رو به رشد به ماهیت تعاملی خروجیهای خلاقانهی آنها، روشهای جدیدی را برای تجربهی هنر ارائه داد.
“وقتی کیفیت قابل دستیابی و تجربه در واقعیت افزوده (AR) را درک کردم، بلافاصله به پتانسیل آن جذب شدم. … در طول کل دوران کاریام به خلق اشیاء و نمایش آثار در فضاهای عمومی پرداختهام، و این به من امکان میدهد تا این کار را در عرصهای کاملاً جدید گسترش دهم. محدودیتهایی برای مکان و مقیاس در این تکنولوژی وجود ندارد، و من از شروع یک گفتگوی جدید در این بستر هیجانزده هستم.” _ Kaws
هوش مصنوعی
در مقایسه با ساختهی اولیهی کوهن، پیشرفتهای جدید امروزی، فناوریهای هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین را در بر میگیرند. برای خلق هنر هوش مصنوعی، هنرمند مجموعهای از تصاویر را انتخاب میکند تا الگوریتم را تغذیه کند. سپس الگوریتم ورودیهای بصری را تقلید میکند و خروجیهای تصویری متعددی را تولید میکند که در نهایت توسط هنرمند انتخاب و تأیید میشوند.
الگوریتمهایی که برای تولید هنر با این فرآیند استفاده میشوند، شبکههای مولدِ متخاصم (Generative Adversarial Networks) یا به اختصار GAN نامیده میشوند، در حالی که طبقهای از الگوریتمها به نام شبکهی مولدِ خلاقِ متخاصمِ هوش مصنوعی (Artificial Intelligence Creative Adversarial Network) – که تقریباً در فرآیند خلاقیت مستقل است – بر دو نیروی مخالف عمل میکند: از یک طرف، الگوریتم با به خاطر سپردن ویژگیهای زیباییشناختی قابل تشخیص، سبکهای موجود را فرا میگیرد؛ از طرف دیگر، اگر در هنگام تولید اثر هنری جدید، تقلیدی بیش از حد نزدیک از یک اثر هنری موجود داشته باشد، جریمه میشود. این اصل اطمینان میدهد که نتیجه نهایی نوآورانه خواهد بود بدون اینکه خیلی از آنچه ما قبلاً میدانیم دور شود. به احتمال زیاد این طبقه از الگوریتمها بر اساس روندهای اخیر در تاریخ هنر ساخته شدهاند.
هنرمندان هوش مصنوعی
ماریو کلینگهمان یکی از شناختهشدهترین نامها در عرصه هنر هوش مصنوعی به شمار میرود. او در سال ۲۰۱۷ مجموعهای از شش اثر چاپی را با استفاده از مدلهای هوش مصنوعی خلق کرد، جایی که با ورودیهایی که به الگوریتم داده میشد، آزمایش میکرد. در این اثر، هنرمند بر بدن انسان تمرکز کرد و مدلهای هوش مصنوعی خود را برای کاوش در مورد حالت بدن با تبدیل فیگورهای چوبی به نقاشی، آموزش داد. کلینگهمان برای اثر هنری «پسر قصاب» که با هوش مصنوعی خلق شده بود، برنده جایزه لومن شد.
در سال ۲۰۱۸، اثری هنری که با کمک الگوریتم مستقل هوش مصنوعی توسط ادموند بلامی خلق شده بود، در حراجی کریستی (Christie’s Auction House) به قیمت ۴۳۲،۵۰۰ دلار به فروش رفت. این اثر یک پرترهی انسانی بود که توسط الگوریتمی تولید شده بود که با پرترههای مشهور از تاریخ هنر تغذیه میشد.
نام قابل توجه دیگری در طیف هنر دیجیتال و هوش مصنوعی، رفک آندادول است. او یک هنرمند ترک-آمریکایی است که به خاطر پروژههایی شناخته میشود که از الگوریتمهای مبتنی بر داده برای خلق محیطهای انتزاعی و رؤیایی استفاده میکند. جدیدترین پروژهی او با عنوان «توهمات ماشینی: رؤیاهای طبیعت» (Machine Hallucinations: Nature Dreams) کاوش مستمری در زیباییشناسی دادهها بر اساس حافظهی تصویری جمعی از فضا، طبیعت و محیطهای شهری است. آندادول و تیمش دادهها را از آرشیوهای دیجیتال و منابع در دسترس عموم جمعآوری میکنند، سپس میلیونها خاطرهی عکاسی را با مدلهای یادگیری ماشین پردازش میکنند. تصاویر تفکیکشده سپس بر اساس دستهبندیهای موضوعی گروه بندی میشوند تا درک بهتری از بافت معنایی دنیای دادهها به دست آید.
واقعیت افزوده (AR)
واقعیت افزوده (AR) یکی دیگر از ابزارهای دیجیتال محبوب است که هنرمندان معاصر برای بیان خلاقیت خود از آن استفاده میکنند. واقعیت افزوده تجربهای را به همراه دارد که در آن دنیای واقعی و دنیای دیجیتال با یکدیگر تعامل دارند. اشیاء دنیای واقعی با اطلاعات ادراکی تولیدشده توسط رایانه که بر حس انسان تأثیر میگذارد، تقویت میشوند. ارزش اصلی واقعیت افزوده روشی است که در آن اجزای دنیای دیجیتال با درک فرد از دنیای واقعی ترکیب میشوند.
هنرمندان واقعیت افزوده (AR)
چهرههای سرشناس دنیای هنر، واقعیت افزوده (AR) را در آثار خود به کار میگیرند. تنها برای ذکر چند نمونه، اولافور الیاسون از واقعیت افزوده برای به نمایش گذاشتن اشیاء طبیعی کمیاب در خانه مردم از طریق صفحه نمایش استفاده میکند.
Kaws در سال ۲۰۲۰، ۲۵ مجسمهی واقعیت افزوده از شخصیت مشهور کمپانی خود را در مناطق کلانشهری سراسر جهان به نمایش گذاشت که هر قطعه حدود ۱۰,۰۰۰ دلار به فروش میرسید.
ترور جونز یک نقاش سنتی است که از روغن و بوم استفاده میکند و شروع به کاوش لایههای دیجیتالی در نقاشیهای خود کرده است، ابتدا با نقاشی کدهای QR و بعداً با کاوش در واقعیت افزوده.
گروه هنری تین اند اد (Tin&Ed) از واقعیت افزوده برای جان بخشیدن به چیدمانهای فضایی بادی قابل تشخیص خود استفاده میکنند تا رابطه بین فیزیکی و دیجیتال و انسان و غیرانسان را که هستهی الهام هنری آنهاست، بیشتر کاوش کنند.
بازار هنر دیجیتال
فناوری دیجیتال به طور مداوم چشماندازهای جدیدی را برای آزمایشهای هنری باز میکند. برای هنرمندانی که مایل به کاوش و بازی با رسانههای جدید هستند، امکانات بیان خلاقانه بیپایان است. علاوه بر این، هنر دیجیتال به طور اساسی نحوهی مشاهده، لذت بردن و به اشتراک گذاشتن هنر را تغییر داده است، زیرا به راحتی قابل حمل و از طریق انواع وسایل دیجیتال قابل مشاهده است. این پتانسیل مخاطبان جدید و گسترده همچنین هنرمندان را قادر ساخته است تا بدون نیاز به نمایندگی، حرفه خود را بسازند و کار خود را به دیگران بشناسانند.
اما لایهی دیگری به هنر دیجیتال در سالهای اخیر اضافه شده است، لایهای که توجه فزاینده به این نوع فعالیت هنری را در رسانهها با عناوینی مانند «آثار هنری دیجیتال به قیمتهای رکوردشکن به فروش میرسند» یا «گرانترین تصویر دیجیتال تاریخ» بیشتر توضیح میدهد. این موضوع به ارزش مالی و مالکیت هنر دیجیتال مربوط میشود.
توسعهی فناوری بلاکچین، ارزهای دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) به هنرمندان امکان مالکیت اثری را داده است که در غیر این صورت مالکیت آن غیرممکن بود. بدین ترتیب بازار NFT ها تنها در سال ۲۰۲۰ تقریباً ۳۰۰ درصد رشد کرد. همانطور که در گزارش سال ۲۰۲۱ تجارت هنر Hiscox آمده است، فروش آثار هنری رمزنگاریشده و کلکسیونهای NFT تاکنون به حدود ۳.۵ میلیارد دلار رسیده است.
بازار NFT در مقایسه با بازار هنر سنتی، مزایای خاصی را ارائه میدهد، از جمله اعتبار بخشیدن به آثار دیجیتال به عنوان هنر و دارایی، اصالت و شفافیت، تایید صحت سریعتر، ارزانتر و دقیقتر، و حق امتیاز برای فروشهای آتی – زمینهای که هنرمندان را در مقایسه با سیستم سنتی که در آن از فروشهای بازار ثانویه پولی به دست نمیآورند، در موقعیت بسیار بهتری قرار میدهد.
با این حال، بزرگترین انقلاب NFT ها در صنعت هنر به مالکیت هنر دیجیتال مربوط میشود. اگرچه بسیاری با توجه به وجود تعداد زیادی کپی قابل دسترسی برای همه، مالکیت یک اثر هنری دیجیتال را بیمعنی میدانند، اما در بازار، مالکیت یک اثر هنری اصلی، چه فیزیکی و چه دیجیتال، با ارزش مالی و اجتماعی همراه است. به هر حال، داشتن یک چاپ از نقاشی پیکاسو کاملاً با مالکیت نقاشی اصلی متفاوت است. این همان چیزی است که در نهایت بازار هنر NFT را بسیار باارزش میکند.
تاثیر هنر دیجیتال در گرافیک
هنر دیجیتال به طور قابل توجهی بر دنیای گرافیک تاثیر گذاشته است و این تاثیر در جنبههای مختلف این حوزه قابل مشاهده است.
ابزارها و تکنیکهای جدید
هنر دیجیتال مجموعهای از ابزارها و تکنیکهای جدید را به طراحان گرافیک ارائه میدهد که خلاقیت و نوآوری را به سطح بالاتری میبرد. نرمافزارهای تخصصی مانند فتوشاپ، ایلاستریتور و افترافکت به طراحان امکان میدهند تا ایدههای خود را به شیوههای پیچیده و ظریف پیادهسازی کنند.
قابلیتهای بدون محدودیت
برخلاف گرافیک سنتی که توسط محدودیتهای فیزیکی مانند بوم یا ابزارهای نقاشی، مقید میشد، هنر دیجیتال هیچ محدودیتی ندارد. طراحان میتوانند با استفاده از ابزارهای دیجیتال، تصاویر و طرحهای سورئال و غیرممکن را خلق کنند و ایدههای خود را بدون هیچ محدودیتی به تصویر بکشند.
دسترسی و اشتراکگذاری آسان
آثار هنری دیجیتال به راحتی قابل اشتراکگذاری و توزیع در سراسر جهان هستند. این امر به طراحان گرافیک کمک میکند تا مخاطبان بیشتری را پیدا کنند و آثار خود را با افراد بیشتری در سراسر دنیا به اشتراک بگذارند.
تعامل و پویایی
هنر دیجیتال امکان خلق آثار گرافیکی تعاملی و پویا را فراهم میکند. این نوع آثار میتوانند با مخاطب تعامل برقرار کنند و تجربهای منحصر به فرد و جذاب را برای آنها رقم بزنند.
کاربردهای گسترده
هنر دیجیتال در زمینههای مختلف گرافیک از جمله طراحی وب، طراحی رابط کاربری (UI)، طراحی تجربه کاربری (UX)، انیمیشن، موشن گرافیک، تبلیغات، طراحی بازی و غیره کاربرد دارد.
تاثیرات فرهنگی و اجتماعی
هنر دیجیتال به نوبه خود بر فرهنگ و جامعه نیز تاثیر گذاشته است. این نوع هنر به عنوان ابزاری برای بیان ایدهها، دیدگاهها و انتقادات اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد و در شکلگیری هویتهای فرهنگی جدید نقش دارد.
در مجموع، هنر دیجیتال تحولات عمیقی را در دنیای گرافیک ایجاد کرده است و به عنوان ابزاری قدرتمند برای خلق آثار خلاقانه، نوآورانه و تاثیرگذار مورد استفاده قرار میگیرد.
تاثیرات خاص بر جنبههای مختلف گرافیک
طراحی وب: طراحان وب از هنر دیجیتال برای ایجاد وبسایتهای جذاب و تعاملی با استفاده از تصاویر، انیمیشنها و موشن گرافیک استفاده میکنند.
طراحی رابط کاربری :(UI) هنر دیجیتال در طراحی رابط کاربری (UI) برای خلق رابطهای کاربری بصری و کاربرپسند که استفاده از آنها آسان و لذتبخش باشد، نقش اساسی دارد.
طراحی تجربه کاربری :(UX) هنر دیجیتال در طراحی تجربه کاربری (UX) برای خلق تجربهای کلی و مثبت برای کاربران در هنگام تعامل با یک محصول یا خدمات دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد.
انیمیشن: هنر دیجیتال انقلابی در صنعت انیمیشن ایجاد کرده است و به انیماتورها امکان میدهد تا انیمیشنهای واقعگرایانه و خلاقانهای خلق کنند.
موشن گرافیک: موشن گرافیک از هنر دیجیتال برای خلق ویدیوهای متحرک جذاب و پویا استفاده میکند که برای اهداف مختلفی مانند بازاریابی، آموزش و سرگرمی کاربرد دارد.
تبلیغات: هنر دیجیتال در تبلیغات برای خلق تصاویر و ویدیوهای جذاب و متقاعد کننده که توجه مخاطبان را به خود جلب میکنند، مورد استفاده قرار میگیرد.
طراحی بازی: هنر دیجیتال در طراحی بازی برای خلق شخصیتها، محیطها و تجربیات بازی جذاب و سرگرمکننده نقش اساسی دارد.
هنر دیجیتال پویایی و خلاقیت را به دنیای گرافیک تزریق کرده است.
هنر دیجیتال و هوش مصنوعی در حال دگرگونی دنیای هنر هستند و امکانات جدید و هیجانانگیزی را برای هنرمندان و مخاطبان به ارمغان میآورند. هنرمندان با استفاده از ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی میتوانند به خلق آثاری بپردازند که فراتر از محدودیتهای هنر سنتی هستند و ایدهها و دیدگاههای جدیدی را به اشتراک بگذارند. با وجود چالشهایی که وجود دارد، آیندهی هنر دیجیتال و هوش مصنوعی روشن به نظر میرسد و این حوزه پتانسیل بالایی برای خلق آثار هنری ماندگار و تاثیرگذار دارد.